تاریخچۀ انقلاب ایران

انقلاب ایران که در روایات اسلامی بیانگر رویدادهای آخراّمان از آن بسیار یاد شده است، از مهمترین نشانه‌های ظهور امام مهدی(علیه‌السّلام) و آزمایشی بزرگ برای مسلمانان، به‌ویژه ایرانیان، می‌باشد، و بر سرنوشت ملّتهای جهان، به‌ویژه مردم خاورمیانه، اثرگذار است.

با آغاز شورشهای مردمی در ایران از شهر قم در 19 دی 1356 (برابر 29 محرّم 1398 و 9 ژانویه 1978) و رفتن بنیادگذار انقلاب ایران، سیّد روح‌الله خمینی، از عراق به فرانسه در 14 مهر 1357 (برابر 4 ذی قعده 1398 و 6 اکتبر 1978) و برکناری محمدّرضا پهلوی از پادشاهی و بیرون‌رفتن وی از کشور در 26 دی 1357 (برابر 16 صفر 1399 و 16 ژانویه 1979)، انقلاب ایران در 22 بهمن 1357 (برابر 13 ربیع اوّل 1399 و 11 فوریه 1979)، به پیروزی رسید، و در 12 فروردین 1358 (برابر 3 جمادى ‏اوّل 1399 و 1 آوریل 1979)، حکومت جمهوری اسلامی» در ایران پدید آمد.

گفتنی است، در سال 1979 م که انقلاب ایران پیروز شد، و در یک تا دو سالی پیش یا پس از آن، رویدادهای بزرگ دیگری نیز در ایران یا برخی دیگر از کشورهای خاورمیانه، مانند مصر، اسرائیل، فلسطین، لبنان، سوریه، یمن، عربستان سعودی، عراق، ترکیه، افقانستان و پاکستان، روی داده اند(1). بنا بر این، می توان انقلاب ایران را سرآغاز دوران تازه ای از رویدادهای دوران چهل سالۀ سرگردانی در آخر اّمان دانست.

در سال 1979 م که انقلاب ایران پیروز شد و در بازه‌ای یک تا دوساله پیش یا پس از آن، رویدادهای بزرگ دیگری نیز در ایران و برخی دیگر از کشورهای خاورمیانه، مانند مصر، اسرائیل، فلسطین، لبنان، سوریه، یمن، عربستان سعودی، عراق، ترکیه، افقانستان و پاکستان، روی دادند(1) که با توجّه به این رخدادها، می‌توان انقلاب ایران را سرآغاز دور تازه‌ای از رویدادهای دوران چهل‌سالۀ سرگردانی در آخراّمان دانست که در برخی احادیث اسلامی به آن اشاره شده است.

 

پیشبینی شمار رهبران انقلاب ایران

بر پایۀ برخی روایات اسلامی، انقلاب ایران دارای سه رهبر می‌باشد که هر سه هاشم‌تبار و همنام پیامبران می‌باشند، و در سالهای پایانی زمامداری رهبر دوم و در دوران کوتاه زمامداری رهبر سوم، جهان، به‌ویژه خاورمیانه، دچار آشوبها و جنگهای سختی می‌شود. هاشمی چینی از سین‌کیانگ جنبش می‌کند؛ منصور قحطانی بر یمن و اصهب مروانی بر عراق چیره می‌شوند؛ شُعَیْب تَمِیمِی خراسانی در سمرقند و منصور حسینی یمانی در یمن قیام می‌کنند؛ سفیانی شامی در سوریه برمی‌شورد؛ شَرُوسِی یهودی‌نژاد و ناصبی‌روش همراه نیروهای شورشی قفقازی با ایرانیان می‌جنگند؛ اَعْرَج کِنْدِی از لیبی و اَبْقَع فِهْری از مصر برمی‌شورند، و حسنی گیلانی در سرزمین دیلم به پا می‌خیزد، و در پیِ این رویدادها، امام مهدی(علیه‌السّلام) در مدینه آشکار می‌شود و سپس به مکّه می‌رود و از کنار کعبه قیام می‌کند.
 
از رهبران سه‌گانۀ حکومت آخراّمانی ایران، هاشمی‌تبار نخست، بنیادگذار انقلاب ایران، سیّد روح‌الله خمینی بود که بیش از 10 سال فرمانروایی کرد. هاشمی‌تبار دوم، سیّدعلی ‌ای، رهبر کنونی انقلاب ایران می‌باشد که زمامداری‌ای درازمدّت و توانمندانه خاهد داشت، و چنین می‌نماید که هاشمی‌تبار سوم و آخرین رهبر انقلاب ایران همان کسی باشد که در برخی روایات اسلامی از او با نام مَرْوَزِی» یاد شده است(2)، و خداوند داناتر است.

 

پیشبینی شمار رؤسای جمهوری در ایران

بنا بر برخی پیشگویی‌های غیرروایی، حکومت جمهوری در ایران، دارای هفت رئیس‌جمهوری خاهد بود که با سیّد ابوالحسن بنی صدر آغاز شد و به می‌انجامد، و چنین پدیده‌ای نشان از این نکته دارد که پایان برخی کارها را باید با آغازشان سنجید.

 

پیشبینی عمر انقلاب یا حکومت جمهوری اسلامی» در ایران

در بارۀ سالهای عمر حکومت جمهوری اسلامی» در ایران که در 12 فروردین 1358 (برابر 3 جمادى اوّل 1399 و 1 آوریل 1979) پدید آمد و تا قیام حسنی گیلانی در سال ظهور امام مهدی(علیه‌السّلام) پایدار می‌ماند، تا کنون پیشبینیهای گوناگونی شده و بهترین و درست‌ترین آنها که برگرفته از روایات اسلامی است، بیانگر آن می‌باشد که عمر انقلاب یا حکومت جمهوری اسلامی» در ایران 40 سال شمسی است و در 12 فروردین 1398 کامل خاهد شد، و این 40 سال مانند آن 30 روزی است که خداوند در بارۀ زمان ماندن موسی(علیه‌السّلام) در کوه طور به وی وعده داده بود، و سالهای افزون بر این مانند 10 روزی است که خداوند برای کامل‌کردن آن 30 روز و آزمایش بیشتر بنی اسرائیل، مبهم گذارده و بر آن افزوده بود. بر این پایه، گویا فاصلۀ زمانی کوتاهی پر از آشوب و جنگ میان پایان 40 سال حکومت جمهوری اسلامی» و آغاز قیام حسنی گیلانی باشد  که در این دوران رازآلود نیز زمامداری ّون در ایران دوام می‌یابد و جایی برای زمامداری دیگرانی چون خاندان پهلوی نخاهد ماند!!!

گفتنی است، برخی پژوهشگران می‌پندارند بیت مشهور شاه نعمت‌الله ولی که گفته است: تا چهل سال ای برادر من / دور آن شهریار می بینم»(3) به 40 ساله بودن عمر انقلاب و حکومت جمهوری اسلامی» در ایران اشاره دارد، در حالی که بنا بر پژوهش نویسنده، میان درون‌مایۀ شعر یادشده و انقلاب ایران پیوندی دیده نمی‌شود، و افزون بر این، شاه نعمت‌الله ولی، چندان بهره‌مند از دانش آینده و پیشگویی نبوده است(4).

نیز شایان یادآوری است، گفتار انقلاب ایران، پدیده‌ای شگفت‌انگیز در آخراّمان» نخست در سال  1393 هـ.ش فراهم و نوشته و منتشر گردید، و آخرین اصلاحات و  دگرگونیها در آن در 19 بهمن 1396 انجام و ارائه گردید، و سپس چیزی بر آن، جز ویرایشهایی در نوشتار، افزوده نشد.
-------------------------------------------------- 

1. با پیدایش دولت اسرائیل در 1948 م و بروز اختلافهای ریشه دار و جنگهای چهارگانه (جنگهای 1948-1956- 1967-1973 م) میان دولتهای عربی و اسرائیل، سرانجام پس از 30 سال، با پیمان کمپ دیوید در ۱۷ سپتامبر 1978، آتش اختلاف فروکش کرد، و در همان سال، شورشهای مردمی بر نظام شاهنشاهی در ایران پدیدار و در سال 1979 م پیروز شد.

در ژوئیه 1977 ژنرال ضیاءالحق بر ذوالفقار علی بوتو، نخست‌وزیر پاکستان و پدر بی‌نظیر بوتو، شورید و در کودتایی او را بر کنار کرد و سرانجام به کشتن وی در 4 آوریل ۱۹۷۹ فرمان داد.

بحران افقانستان از آوریل 1978، با کودتای نورمحمّد تَرَه‌کِی، کمونیست هوادار شوروی، ضدّ محمّد داوود خان، پادشاه افقانستان، آغاز شد. نورمحمّد تره‌کی رئیس‌جمهوری افقانستان در سپتامبر ۱۹۷۹ با کودتای حفیظ‌الله امین، تمدار هوادار غرب، کشته شد. اندکی پس از این رویداد، نیروهای ارتش سرخ شوروی وارد افقانستان شدند و این کشور را اشغال کردند و در ۲۷ دسامبر ۱۹۷۹ حفیظ‌الله امین را کشتند و بَبْرَک کارْمَل را جایگزین وی کردند. اشغال افقانستان ده سال دوام یافت و در این بازۀ زمانی بیش از یک و نیم میلیون افقانی کشته و زخمی و پنج میلیون دیگر از کشورشان آواره شدند. در سال 1979 م گروههای مبارز شیعی و سنّی از شهرهای هرات و کابل بر اشغالگران شوروی و حکومت کمونیستی افقانستان شوریدند و جنبش مسلّحانه ضدّ اشغالگران را آغازیدند.

صدّام در ژوئیه 1979 احمد حسن بکر را برکنار کرد و رئیس شورای فرماندهی انقلاب عراق و رئیس‌جمهوری این کشور شد. پس از این رخداد، روابط دولتهای ایران و عراق رو به تیرگی نهاد، و روند رو به تنش افزایش یافت تا آن‌که در سپتامبر 1980، با یورش ارتش صدّام بر ایران، جنگی هشت‌ساله بر دو کشور بار شد که درازمدّت‌ترین جنگِ سازمان یافته در جهان و خونبارترین جنگِ خاورمیانه در سدۀ بیستم میلادی بود. این جنگ برای دو کشور بیش از یک میلیون تن کشته و نزدیک به دو میلیون تن زخمی و آسیب‌دیده و بیش از 1200 میلیارد دلار زیان مالی بر جای گذاشت.

در سپتامبر 1980 کنعان اِوْرِن با کمک ارتشیان وابسته به آمریکا، برای پیشگیری از رشد اسلامگرایی میان مردم مسلمان ترکیه، در این کشور کودتا کرد و رئیس‌جمهوری شد. در این کودتا 50 تن اعدام و 500 هزار تن بازداشت و زندانی شدند، و سدها تن در زندانها مردند، و بسیاری از مردم نیز در دوران سه‌سالۀ زمامداری ارتشیان در ترکیه ناپدید شدند.

در سالهای 1978، 1979 و 1980 م شورشهایی نابرانداز از سوی شیعیان، در استانهای شرقی عربستان سعودی، به ویژه قطیف، روی دادند که زمینه‌ساز برخی دگرگونیها در وضعیّت زندگی آنان شدند.

همچنین در سال 1979 م جنبش گروه جُهَیْمان در عربستان سعودی پدیدار شد که به اخوان مسلمین در مصر گرایش داشتند و مخالف آل سعود بودند. محمّد ابن عبدالله قحطانی و همپیمانش جُهَیْمان عُتَیْبی همراه گروهی مسلّح از هوادارانشان در بامداد روز نخست محرّم سال 1400 (برابر 20 نوامبر 1979) وارد مسجد حرام شدند و آن‌جا را اشغال کردند و درها را بستند و بی‌درنگ، مدّعی ظهور مهدی مُنتَظَر شدند که به گمان آنان همان محمّد قحطانی بود. آنان از نمازگزاران خاستند با محمّد قحطانی همپیمان شوند. این گروه پس از 22 روز پایداری در برابر نیروهای ارتشی عربستان سعودی و کشته‌شدن رهبرشان محمّد قحطانی و شماری از نیروهایشان، سرکوب شدند و در هم شکستند. حکومت عربستان سعودی پس از این رویداد بزرگ آشکار کرد که در جریان درگیریها از نیروهای دولتی 127 تن کشته و 461 تن زخمی و از شورشیان 117 تن کشته و دیگران دستگیر شدند. سرانجام در بامداد روز 19 صفر 1400 (برابر 9 ژانویه 1980)، جهیمان و 60 تن دیگر از دستگیرشدگان، در چند شهر عربستان سعودی گردن‌زده شدند. این شورش آثاری بر ساختار حکومت عربستان سعودی گذاشت و پیامدهای بسیاری داشت.

در سال 1977 م رئیس‌جمهوری یمن شمالی، ابراهیم حمدی، کشته شد و أحمد غشمی جایگزین وی شد، و او نیز در 1978 م کشته شد، و علی عبدالله صالح رئیس‌جمهوری یمن شمالی گردید.

در ۶ اکتبر ۱۹۸۱ محمّد اَنْوَر سادات، رئیس‌جمهوری مصر، با دست چندتن از سربازان ارتش این کشور که وابسته به گروه جهاد اسلامی مصر بودند، کشته شد، و محمّد حُسْنِی مبارک، در ۱۴ اکتبر ۱۹۸۱ جایگزین وی شد.

2. چنان‌که در برخی گفتارهایمان آورده‌ایم، مَرْوَزِی» مردی هاشمی است که نیاکان کهن وی در مَرْو که از شهرهای خراسان می‌باشد، می‌زیسته‌اند، و لازم نیست خُدش اکنون اهل مرو باشد، و می‌تواند این شخص همان جَحّافی» (نیشابوری) یادشده در برخی احادیث اسلامی باشد، و خداوند داناتر است.

3. بنگرید: مژدۀ ظهور، ج 1، ص 40، چاپ دوم.

4. در بارۀ شاه نعمت‌الله ولی و پیشگوییهایش در آینده گفتاری دراز پیشکش خانندگان گرامی خاهیم کرد.

✔️ برگرفته از: جهان در آستانۀ ظهور، پژوهش و نوشتۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی

کانال آخراّمان


مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها